ازساحل سپیدعشق تاغروب دلگیرتنهايی ...

باصدام

باصدام میام همه جا تو رو مینویسم

روی آینه گریه هام گونه های خیسم

ای که معنی اسم تو آسمون پاکه

ریشه صدا نبض عشق زیر پوست خاکه

 

 

نویسنده: Farzad ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

طرز رانندگي ايراني ها!!!!

 

نویسنده: Farzad ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

تنهايي رو

تنهايي رو در تنهايي تجربه کردن . . .
بهتر از اينه که تنهايي رو در کنار يکي ديگه تجربه کني



 

نویسنده: Farzad ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

غم

غم داشتن بخشی از زندگی ست، اما غمخوار نداشتن عذاب زندگی ست 

نویسنده: Farzad ׀ تاریخ: سه شنبه 31 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

وقتی که نبود

وقتی که نبود


من به بودنش نیازمند شدم

وقتی که رفت

من به انتظار آمدنش نشستم

وقتی که نمی*توانست مرا دوست بدارد

من او را دوست داشتم

وقتی که او تمام کرد

من شروع کردم


وقتی که او تمام شد

من آغاز کردم

چه سخت است تنها متولد شدن

مثل تنها زندگی کردن است

مثل تنها مردن 

نویسنده: Farzad ׀ تاریخ: دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

با تو

با تو آغاز می کنم صبح من به نام تو

می نويسم قصه ای تازه از الهام تو

ای شروع دل پذير ، مثل خورشيد بی نظير

به تو تقديم می کنم عشق و از من بپذير

ای قشنگترين بهانه واسه گفتن ترانه

من يه عشق جاودانه به تو تقديم می کنم

در اين غربت شبانه با صداقت ، عاشقانه

قلبم و با اين ترانه به تو تقديم می کنم

ای طلوع ماندگار ، گل هميشه بهار

به تو تقديم می کنم هر چه هست در روزگار

گفته ها ناگفته ها ، هر چه هست در باورم

به تو تقديم می کنم آرزوی آخرم 

           

نویسنده: Farzad ׀ تاریخ: دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

تنها یک لیوان می خواهم

               

 

 

تنها یک لیوان می خواهم


از دست" تو"


جرعه ای عشق بنوشم کافیست...

سرشار می شوم از یک جرعه

سرشار می شوم از عشق پس از نوشیدن آن

همه تار و پودم لبریز خواهد شد از آن

قطره ای از عشق غوغایی می کند در قلبم ...


مایه حیاتی بخدا ای "عشق

نویسنده: Farzad ׀ تاریخ: دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

امشب تمام گذشته ام را ورق زدم...

امشب تمام گذشته ام را ورق زدم :

پر از لحظه های سیاه ، لحظه های داغ و پرالتهاب بی قراری ، دلتنگی افسرده ، خاموشی ، سکوت ، اشک ، سوختن ….

چیزی نیافتم . 

                

تاریکی اتاقم شکسته می شود با نوری ضعیف ...
لرزشی روی میز کنار تختم میفتد ..
از این صدا متنفر بودم اما ...
چشم هایم را میمالم ..
new message
تا لود شود آرزو می کنم ... کاش تو باشی ...
...
سکوت می کنم ، آرزوی بی جایی بود !!

             

نویسنده: Farzad ׀ تاریخ: دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

چقدر دوستت داشتم...

 

نویسنده: Farzad ׀ تاریخ: دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

LovE

مدت هاست تنها چیزی که مرا یاد ِ تو می اندازد
طعنه های دیگران است !
شاید اگر این " دیگران " نبودند ،
تو
زودتر از اینها
برای من ، مـُرده بودی ...!!! 

 

نویسنده: Farzad ׀ تاریخ: دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 14 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید


لینک دوستان

لینکهای روزانه

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , onlyformydear.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM